“راهنمای تفاوت بین منطقه نوآوری و پهنه هوشمند در شهرهای هوشمند”
مفهوم تقسیمبندی نواحی در شهر و تفاوت بین مناطق نوآوری و پهنههای هوشمند
تفکیک مناطق شهری به نواحی مختلف نه مفهوم جدیدی است و نهایتاً با هدف تأمین نیازهای خاص هر منطقه انجام میشود. اما امروزه، با رشد شهرهای هوشمند و بهرهگیری از فناوری در ارائه خدمات شهری، تفاوت بین “مناطق نوآوری” و “پهنههای هوشمند” مشخص میشود. در این مقاله، تفاوت این دو را بررسی و نمونههای موفق ارائه میشود.
تقسیمات مناطق در شهرها
شهرها بر اساس ویژگیهای مختلف خود به مناطق مختلف تقسیم میشوند. این تقسیمات هدف دارند تا نیازهای محلی را برطرف کرده و احساس اجتماعی در جامعه ایجاد کنند. بسیاری از مناطق با نامهایی مانند “منطقه بازار” شناخته میشوند، اما این مفهوم به طور گستردهتری توسعه یافته و شهرها دارای “منطقه تجاری”، “منطقه تاریخی” و “مرکز شهر” هستند.
در زندگی شهری، مرزهای مناطق مختلف در حال تغییر است. برخی مناطق به محبوبیت افزوده و دیگران در مسیر کاهش قرار میگیرند. این تغییرات باعث اختلاف قیمت خانهها در مناطق مختلف میشود. اما لازم است مدیران شهری سیاستهایی را اجرا کنند که هیچ منطقهای از خدمات متساوی محروم نشود و توجه به تمام مناطق شهر به یک اندازه انجام شود.
مناطق نوآوری در شهرها
در چند سال اخیر، برخی شهرهای هوشمند به استراتژی خاصی پرداختهاند که به معرفی “مناطق نوآوری” تمرکز دارد. در این استراتژی، مدیران شهری سعی دارند با ایجاد تحول و جوانسازی مناطق شهری با عملکرد ضعیف یا کم استفاده، اقدام به بهبود و نوآوری در آنها کنند.
با تعریف منطقه نوآوری توسط مؤسسه بروکینگز، “منطقه نوآوری” به عنوان یک منطقه جغرافیایی تعریف میشود که مؤسسات و شرکتهای برجسته در آن تجمع کرده و با استارتاپها، انکوباتورهای تجاری و شتابدهندهها در ارتباط هستند. این مناطق همچنین از نظر ساختاری جمع و جور، قابل دسترسی و ارائهدهنده خدمات مختلف و خردهفروشی هستند.
یکی از پروژههای موفق این استراتژی، “آزمایشگاه پیادهرو” در شهر تورنتو است. این پروژه به دنبال ایجاد “محلهای براساس اینترنت” بوده و به ارائه سرویسهای شهری توسط شرکتهای فناوری مختلف برای بهبود کیفیت زندگی در شهرها میپردازد.
مشکلات مالی ناشی از شیوع ویروس کرونا باعث مواجهه با چالشها برای این پروژه شده و Google اعلام کرده است که دیگر توسعه برنامهریزی شده خود را در پورتلند تورنتو پیش نخواهد برد و همکاری با این پروژه را ادامه نخواهد داد. این شکست، برای افراد فعال در زمینه نوآوری شهری به عنوان یک چالش در اتخاذ استراتژیهای آیندهنگر و تعیین گامهای بهرهمند از نوآوری در شهرها مطرح شده است.
پهنه هوشمند و منطقه نوآوری
پهنه هوشمند به عنوان یک منطقه جغرافیایی تعریف میشود که در آن، از تست سریع و آزمایشی راهحلهای ارائه شده برای حل چالشهای شهری استفاده میشود. این پهنه معمولاً بستری فراهم میکند که شرکتهای نوآور و افراد با ایدههای جدید، به سرعت و با انعطاف بیشتری بتوانند در زمینههای مختلف مثل تکنولوژی، محیط زیست و خدمات شهری فعالیت کنند.
از سوی دیگر، منطقه نوآوری به ساختاری اشاره دارد که بر ایجاد یک اکوسیستم از مبتکران و نوآوران تمرکز دارد که در زمینههای مختلف از علوم پزشکی گرفته تا فناوری و اقتصاد کار میکنند. این مناطق با هدف جلب نوآوران و ایجاد زمینه برای همکاریها و اشتراک دانش و تجربیات، افراد را به یکدیگر متصل میکنند.
در نهایت، پهنه هوشمند معمولاً تحت نظر مقامات شهری قرار میگیرد و به دنبال بهبود فضای فیزیکی شهر است. از سوی دیگر، منطقه نوآوری اغلب توسط جوامع گستردهتر نوآورانی که در یک شهر فعالیت میکنند، ساخته میشود و به ایجاد خدمات نوآورانه تمام شهری میپردازد.
با توجه به موارد فوق، هدف از ایجاد یک پهنه هوشمند یا منطقه نوآور، به عنوان یک عامل تعیینکننده در تفاوت بین این دو مفهوم مشخص میشود. «منطقه نوآوری» به دنبال توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال در یک شهر میگردد، در حالی که «پهنه هوشمند» تمرکز خود را بر حل چالشهای شهری با استفاده از راهحلهای تعامل و فناوری قرار داده است.
در اینجا باید توجه داشت که هر دو مفهوم به نوعی حاوی نوآوری هستند، اما اولویت و تمرکز آنها متفاوت است. «پهنه هوشمند» به جهت بهبود شرایط فیزیکی شهر و حل مشکلات زیرساختی ایجاد میشود، در حالی که «منطقه نوآوری» بیشتر به جلب نوآوران و توسعه پروژههای مبتنی بر فناوری در زمینههای مختلف میپردازد.
برای نمونه، در سال ۲۰۱۸، مرکز فناوری و کارآفرینی هاروراد به عنوان میزبان یک شتابدهنده شهر هوشمند در دوبلین عمل کرد و بحثها و مدیریتهای انجام شده منجر به ارائه اصولی به نام “اعلامیه پهنه هوشمند” شد. این نشان میدهد چگونه شهرها از پروژههای کوچک و متمرکز به عنوان ابزارهایی برای سریعتر رسیدن به هوشمندی شهری بهرهمیبرند.
با توجه به اصول فوق، “پهنه هوشمند” یک منطقه است که:
1. بر اساس نیازهای افرادی که در آن منطقه زندگی یا کار میکنند، طراحی و ایجاد شده است.
2. احترام به ارزشها، فرهنگها و جامعه آن منطقه را محور قرار داده است.
3. به تشویق یادگیری و آزمایش راهحلها در منطقه میپردازد.
4. تحت نظر شهرداری منطقه ایجاد شده و با آن هماهنگی دارد.
5. امکان استفاده مؤثر و دسترسی به دادهها را ایجاد کرده است.
6. حریم خصوصی فیزیکی و دیجیتال شهروندان را محافظت کرده و امنیت آنها را تضمین کرده است.
7. فرآیندها را به شفافیت، بیطرفی و انتشاردهی تشویق کرده است.
8. بر اساس استانداردهای باز ایجاد شده است.
9. دارای ارتباطات متصل با بخشهای مختلف شهر است.
10. فرصتهای جدید اقتصادی را برای شهروندان ایجاد میکند.
11. بر اساس مقیاس محلی و شهر به شهر طراحی شده است.
12. از اهداف توسعه پایدار منطقهای، ملی و بینالمللی پشتیبانی میکند.
این نمونههای موفق از مناطق نوآور و پهنههای هوشمند به شرح زیر هستند:
1. **منطقه نوآوری Here East (لندن):**
– در منطقه نوآوری Here East، مبتکران و نوآوران دعوت شدهاند تا به تغییراتی که منطقه را به الگویی برای تغییر تبدیل میکند، مشارکت داشته باشند.
– این منطقه با اسلوگان “الگویی برای تغییر” شناخته میشود و بر تشویق به نوآوری، آموزش، مشارکت، و تحریک ایدهها تمرکز دارد.
2. **منطقه نوآوری Waterfront (بوستون):**
– شهردار بوستون با افتتاح منطقه نوآوری Waterfront، رویکرد جدیدی را در توسعه این منطقه اعلام کرد که به صورت آگاهانهتر، تجربیتر و با همکاری بیشتر، زمینه را برای اشتغال و استفاده از دانش فراهم میکند.
– این اقدام منجر به ایجاد بیش از ۵۰ کسب و کار و ۲۰۰۰ شغل جدید شد که به جوانسازی و رونق منطقه منجر شد.
3. **پهنه هوشمند Smart Docklands (دوبلین):**
– Smart Docklands یک آزمایشگاه منحصر به فرد شهر هوشمند در دوبلین است.
– با همکاری مشترک شهرداری و دانشگاه ایجاد شده و با همکاری فناوران، استارتاپها، صاحبان مشاغل، دانشگاهها و شهروندان همکاری مینماید.
– از همکاری با شرکتهای بینالمللی چون Google، IBM، AT&T و سایر شرکتها استفاده میشود.
– چالشهای محلی شناسایی شده و با همکاری ذینفعان مختلف، راهحلهایی پایدار در زمینههای مختلف از جمله نظارت بر محیط زیست، مدیریت پسماند و حمل و نقل هوشمند ارائه و آزمایش میشود.
این نمونهها نشاندهنده توجه به نوآوری، مشارکت، و همکاری با فناوران و افراد خلاق در ایجاد شهرها و مناطق هوشمند هستند.
در پهنه هوشمند CityVerve در منچستر، افراد خلاق و ارائهدهندگان خدمات اینترنت اشیا با یکدیگر همکاری کردهاند تا مفهوم هوشمندی در شهر را تغییر داده و آن را در ساختار شهر جا دهند. هدف اصلی از ایجاد این پهنه هوشمند و توسعه شهر منچستر، ایجاد یک شهر هوشمند و متصلتر است که از فناوری به عنوان ابزاری برای تامین نیازهای مردم شهر استفاده کند. CityVerve بر پنج اصل اساسی تأکید دارد:
1. **ایجاد سکوی باز برای ارائه خدمات:**
– ایجاد یک سکو باز که به ارائه خدمات مختلف به شهروندان امکان میدهد.
2. **شناسایی فرصتها توسط ذینفعان:**
– شناسایی فرصتهای موجود در شهر توسط افراد و سازمانهای ذینفع.
3. **امکان ایجاد مشارکت افراد جامعه و شهروندان:**
– فراهم کردن شرایط برای مشارکت فعّال شهروندان و جامعه در فرآیندها و تصمیمگیریهای مرتبط با شهر.
4. **ایجاد نوآوری براساس پلتفرم باز:**
– ایجاد نوآوری با استفاده از یک پلتفرم باز که افراد و شرکتها میتوانند روی آن ایدهها و پروژههای خود را اجرا کنند.
5. **ارزیابی دقیق نتایج و سودمندی اقتصادی:**
– ارزیابی دقیق اثربخشی و سودمندی پروژهها و تصمیمات گرفته شده از نظر تجاری و اقتصادی.
استفاده از این اصول در شهرها و پهنههای هوشمند به رشد اقتصادی مناسب و حل مشکلات محلی منجر شده است. برخی شهرها همچون دوبلین با استفاده از پهنههای هوشمند مختلف، به راهحلهای هدفمند برای چالشهای شهری پاسخ میدهند و حتی مناطق نوآوری و پهنههای هوشمند در یک منطقه قرار گرفتهاند. این نشان میدهد که هر دو مفهوم از نظر اهداف و نیازهای مختلف شهری همزیستی میکنند.