قدرت اغواگری مشتریان، نه طراحی محصول، از مهمترین هنرهای استیو جابز بود.
استیو جابز، برای ارائه و فروش محصولات اپل، روشها و تکنیکهای ویژهای را ابداع کرد که توانست مشتریان را تحت تأثیر قرار داده و حتی آنها را جذب کند. این تکنیکها به عنوان یکی از عوامل اصلی برتری اپل در صنعت فناوری امروزی محسوب میشوند. در این مقاله، به بررسی این تکنیکها و نحوه استفاده اپل از آنها میپردازیم.
استیو جابز به عنوان یکی از موسسان اپل و مدیران برجسته آن، توانست با استفاده از استراتژیهای خلاقانه و نوآورانه، مشتریان را به خود جذب کند. یکی از تکنیکهایی که بهرهبرداری اپل از آن به خوبی شناخته شده است، استفاده از طراحی و ظاهر بسیار زیبا و جذاب محصولات است. اپل همواره به طراحی شیک و ساده، استفاده از مواد با کیفیت بالا و جزئیات دقیق توجه ویژهای داشته است. این اهتمام به جزئیات و طراحی زیبا، مشتریان را جذب کرده و آنها را ترغیب به خرید محصولات اپل میکند.
علاوه بر ظاهر زیبا، استیو جابز بر روی تجربه کاربری متمرکز شد. او به دقت به نیازها و خواستههای کاربران توجه کرده و سعی کرده است تا محصولات اپل را به گونهای طراحی کند که تجربه استفاده از آنها برای کاربران بهترین باشد. این رویکرد به تجربه کاربری، باعث شده است که مشتریان با استفاده از محصولات اپل راضی و به آنها وفادار باشند.
استیو جابز همچنین بر روی بازاریابی شدید تمرکز کرد. وی توانست استراتژیهای بازاریابی خلاقانه را برای محصولات اپل ایجاد کند. یکی از روشهایی که استیو جابز از آن بهره برده است، ایجاد انتظارات بالا در مشتریان است. اپل با اعلام محصولات جدید خود، توانسته است انتظارات و شوق مشتریان را برانگیزد و آنها را منتظر واقعی شدن این محصولات بگذارد. این روش باعث شده است که هر بار که اپل محصولی جدید را متوسط ارائه میکند، مشتریان به شدت متحمس شوند و به عنوان نخستین خریداران این محصولات عمل کنند.
یکی دیگر از تکنیکهای استیو جابز برای جذب مشتریان، ایجاد و تقویت جامعهای حول محصولات اپل بود. او توجه بسیاری به ایجاد ارتباط و ارتباط مستقیم با مشتریان خود داشت. اپل از طریق وبسایت، انجمنها، و رویدادهای خاصی مانند کنفرانسها و معرفیهای محصولات، تعامل بیشتری با مشتریان خود ایجاد کرد. این ارتباط مستقیم و احساس ارتباط شخصی با مشتریان، باعث شده است که مشتریان احساس انگیزه و وفاداری بیشتری به اپل داشته باشند.
در نهایت، استیو جابز توانست نوآوری و خلاقیت را به عنوان یکی از اصول اساسی اپل جا بیاندازد. او به برنامهریزی بلندمدت و ارائه راهبردهای ابتکاری توجه کرد. اپل با معرفی محصولاتی که قبلاً در بازار وجود نداشتهاند و با استفاده از فناوریهای پیشرفته، توانسته است موفقیت بسیاری را به دست آورد. استیو جابز همچنین به تیمهای خلاق و مستعد توجه ویژهای داشت و از آنها حمایت میکرد.
به طور کلی، استیو جابز با استفاده از تکنیکهایی مانند طراحی زیبا، تجربه کاربری عالی، بازاریابی هوشمند، ایجاد جامعه و تمرکز بر نوآوری، توانسته است مشتریان را به خود جذب کند و از سایر رقبا در دنیای فناوری متمایز شود.
مایکل هیگلو، یکی از کارمندان اپل که برای ۲۲ سال در این شرکت فعالیت کرده و برخی مدتها به عنوان مدیر فروش نیز فعالیت داشته، توضیح میدهد که در اپل هیچکس واقعاً چیزی نمیفروشد. وقتی او مدیر فروش بود، تنها کاری که باید انجام میداد، متقاعد کردن افرادی مثل مدیران دانشگاهها و دانشجویمایکل هیگلو، کارمندی از اپل است که برای ۲۲ سال در این شرکت کار کرده و در مدتی هم به عنوان مدیر فروش فعالیت داشته است. او میگوید که در اپل، هیچ کس واقعاً چیزی نمیفروشد. در زمانی که او مدیر فروش بود، تنها کاری که باید انجام میداد، اقناع افرادی مانند مدیران دانشگاه و دانشجویان بود که به جای خرید کامپیوتر، پول بیشتری را برای خرید آیمک صرف کنند. اما با بازگشت استیو جابز به اپل در سال ۱۹۹۷، روشهای فروش سنتی در این شرکت به طور کامل منسوخ شد. در واقع، جابز یک استاد فروش بود، اما برای او فروش به معنای استفاده از روشهای معمول و رایج نبود. به جای آن، او افراد را برای خرید محصولات اپل ترغیب و اغوا میکرد.
رویکرد جذب مشتری در دوران مدیرعاملی استیو جابز در اپل به شکلی متحول شد. جابز از روش بازاریابی شگفتانگیز رجیس مک کنا برای فروش محصولات اپل استفاده کرد. این تکنیکهای بازاریابی امروزه به عنوان یکی از اصلیترین تکنیکهای بازاریابی شناخته میشوند. در گذشته، شرکتهای فناوری مختلف از این تکنیکها برای افزایش فروش محصولات خود استفاده میکردند. جابز همچنین برای فروش اولین کامپیوتر شخصی اپل از یکی از تکنیکهای بازاریابی شگفتانگیز رجیس مک کنا استفاده کرد.
جابز تصمیم گرفت تا افرادی را به محصولات اپل جذب کند که علاقهای به مونتاژ قطعات کامپیوتر نداشتند و وقت زیادی برای آن صرف نمیکردند. این افراد شامل دانشآموزان، معلمان، موسیقیدانان و افرادی بودند که فکر میکردند کامپیوتر صرفاً ابزاری برای سرگرمی و رفع نیازهای روزانه است.
پس از بازگشت جابز به اپل، مسئولان فروش دیگر از روشهای معمول و رایج فروش که نتیجه مطلوبی نداشتند، استفاده نمیکردند. جابز و تیم فروش، بازاریابی و طراحی اپل با اصول روانشناسی برخورد با مشتری آشنا بودند و میدانستند که هیچ فردی دوست ندارد توسط یک فروشنده یا بازاریاب با تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز به خریداری مجاب شود. آنها میفهمیدند که اگر از این روشها برای فروش محصولات استفاده شود، مشتریان احساس میکنند که فقط یک مشتری بیشتر برای بازاریابان و فروشندگان هستند که فقط به فروش محصول خود علاقه دارند و اصلاً به نیازها و خواستههای مشتریان توجه نمیکنند.
به طور خلاصه، استیو جابز در رویکرد بازاریابی و فروش اپل تغییراتی را ایجاد کرد. وی تاکید داشت که برقراری ارتباط مناسب با مشتریان برای موفقیت در فروش محصولات بسیار حائز اهمیت است. او از استراتژی بازاریابی شگفتانگیز رجیس مک کنا استفاده کرد و تلاش کرد با مخاطبانی که به جزئیات فنی علاقهای نداشتند، ارتباط برقرار کند.
جابز متوجه بود که افراد عادی به دنبال فناوریای هستند که زندگیشان را آسانتر کند یا تغییری مثبت در زندگیشان ایجاد کند. او تاکید داشت که طراحی و عملکرد محصول برندی مهمتر از مشخصات فنی آن است. جابز به کارمندان اپل گفته بود که مشتریان نمیخواهند به اطلاعات فنی و جزئیات پیچیده فناوری گیج شوند، بلکه به ارائه یک تجربه ساده و مفید علاقه دارند.
در نهایت، ملاقات هیگلو با جابز و بحثهایی که درباره کامپیوترهای اپل صورت گرفت، تحولات اصلی در رویکرد اپل را به همراه داشت. اپل به دلیل مشکلات مالی در سال ۱۹۹۷ تقریباً به ورشکستگی میرفت، اما با کمک مالی از مایکروسافت، بهبود یافت. این تجربه موجب شد تا اپل تمرکز خود را از تولید کامپیوترها به سمت محصولات دیگری مانند iPod و iPhone جابجا کند.
یکی از بزرگترین موفقیتهای اپل، وفادار کردن مشتریان به محصولات خود بوده است. افرادی که از محصولات اپل استفاده میکنند، به طور واقعی به این محصولات علاقهمندند و به آنها ارتباط عاطفی دارند. آنها با تمام توان خود از محصولات اپل دفاع میکنند در مقابل طرفداران محصولات برندهای دیگر.
هنگامی که اپل یک گوشی جدید آیفون عرضه میکند، افرادی که میخواهند از نخستین افرادی باشند که آن را در اختیار دارند، قبل از باز شدن فروشگاههای اپل، در صفهای بلندی قرار میگیرند. این موضوع نشانگر موفقیت چشمگیر اپل در جلب وفاداری مشتریان به محصولات خود، به ویژه آیفون است. اپل سعی میکند افرادی که به محصولات اپل علاقهمند هستند (که اپل آنها را “اپلیها” مینامد)، احساس کنند که خاص و منحصر به فرد هستند و این احساس آنها را برای خرید آیفون ترغیب میکند.
از نظر شرکتی که فعالیت اصلی آن تولید کامپیوتر، گوشی و نرمافزار است، توانایی جذب مشتریان وفادار به محصولات بسیار ارزشمند است. اپل با استفاده از روشهای مختلفی موفق شده است تا افراد را به دنبالکنندگان خود تبدیل کند و با استفاده از چهار روش زیر، مشتریان را به خود جذب کند:
1. طراحی و عملکرد برتر: اپل تمرکز خود را بر طراحی و عملکرد برتر محصولات میگذارد. آنها به دقت به جزئیات طراحی محصولات خود میپردازند و عملکرد بهتری را نسبت به رقبا ارائه میدهند.
2. تجربه کاربری برتر: اپل به ایجاد تجربه کاربری بینظیری در محصولات خود اهمیت میدهد. آنها سعی میکنند محصولاتی را ارائه دهند که ساده، قابل استفاده و جذاب باشند و باعث ایجاد ارتباط عمیقی با مشتریان شوند.
3. بازاریابی شگفتانگیز: استیو جابز از استراتژی بااپل برای جذب وفاداری مشتریان به محصولات خود، روشهایی استفاده میکند که به طور کلی موفقیت آن را تضمین کرده است. اپل تلاش میکند تا افرادی که به محصولاتش علاقهمند هستند، احساس کنند که محصولات اپل برای افراد خاصی ساخته شدهاند و با این تصور، آنها را برای خرید محصولات اپل ترغیب میکند.
یکی از روشهایی که اپل برای جذب وفاداری مشتریان بهره میبرد، طراحی و عملکرد برتر محصولات است. اپل به طراحی دقیق و جزئیات محصولات خود توجه ویژهای میکند و عملکرد بهتری نسبت به رقبا ارائه میدهد.
تجربه کاربری نیز یک عامل مهم در جذب وفاداری مشتریان به محصولات اپل است. اپل سعی میکند تا تجربه کاربری بینظیری را در محصولات خود ایجاد کند. آنها به طور مداوم در توسعه محصولات خود، سادگیاستفادهپذیری و جذابیت را در نظر میگیرند و سعی میکنند ارتباط عمیقی با مشتریان برقرار کنند.
روش بازاریابی شگفتانگیز نیز در جذب وفاداری مشتریان به محصولات اپل نقش مهمی ایفا میکند. استراتژی بااپل، افراد را به تصور میکشاند که محصولات اپل برای افراد خاصی ساخته شدهاند و این احساس را برای مشتریان تقویت میکند. با این رویکرد، اپل مشتریان را به خرید محصولات خود ترغیب میکند.
اپل با تلاشهای خود در جذب وفاداری مشتریان، در حوزه فناوری به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته است. این شرکت توانسته است دنیای فناوری را به شکلی تحت تأثیر خود قرار دهد و در مسیر پیشرفت و اعتلا به خوبی پیش برود. موفقیت اپل در جذب وفاداری مشتریان به محصولاتش، باعث شده تا افراد به نام “اپلیها” شناخته شوند و این نامگذاری نشان از ارتباط وفاداری و خاصیت خاصی که اپل در مشتریان خود ایجاد کرده است، دارد.
سلام وقتتون بخیر ممنون از اطلاعات خوبتون درباره قدرت اغواگری مشتریان، نه طراحی محصول، از مهمترین هنرهای استیو جابز بود بسیار مفید و کامل بود وبسیار لذت بردم..موفق و پیروز باشید