“چگونگی تأثیرگذاری تصویر ذهنی برند در افزایش سهم بازار کسبوکارها”
“اهمیت تصویر برند: نه تنها نشان و لوگو، بلکه یک شناخت عمیقتر”
درک صحیح از برند برای کسبوکارها، به ویژه کسبوکارهای کوچک، مسئلهای آسان نیست. اگر یک کسبوکار بخواهد فراتر از نام و لوگوی خود به مخاطبان و بازار نشان دهد، به واقعاً یک انجام شگفتآور داده است. این به معنای رسیدن به مرحله برندسازی است و معنا و ارزشهای بیشتری را به مخاطبان ارائه داده است. برندینگ به معنای ایجاد یک تصویر برند قوی در ذهن مخاطبان است و این قرارگیری در ذهن مخاطبان فقط به میزان خرید محصول محدود نمیشود، بلکه بیشتر به کیفیت ارتباط مخاطب با برند مربوطه مرتبط است.
درست است که تبلیغات و شناختهشدهبودن لوگو و نشان تجاری نیز نقش مهمی در ایجاد تصویر برند دارند، اما این اقدامات تنها جزء کوچکی از فرایند برندسازی هستند. تصویر برند به سادگی ایجاد نمیشود و اگر یک برند برندینگ موفقی داشته باشد، به راحتی از ذهن مخاطبان پاک نمیشود. علاوه بر مفاهیم بازاریابی، مسائل اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی نیز نقش قابل توجهی در شکلگیری و پایداری تصویر برند در ذهن مخاطبان دارند.
گزارشی از موسسه تحقیقاتی مکنزی که در سال ۲۰۲۰ منتشر شده، نشان میدهد که ۶۱ درصد افراد اعلام کردهاند که نحوه واکنش یک برند به بحرانها تأثیر بسزایی در حفظ رابطهشان با آن برند دارد. در این گزارش، به تعریف دقیق «تصویر برند» و اهمیت آن، چگونگی شکلدهی به آن، جایگاه آن در کسبوکارها و کمپانیهای بزرگ جهان و… پرداختهایم.
“تصویر ذهنی برند: یک نگاه دقیق و ضرورت آن در بازار”
تصویر برند، نمایانگر درک مشتری از یک برند بر اساس تعاملات و تجربیاتش است. این مفهوم شامل خرید محصول یا استفاده از خدمات یک برند نمیشود، بلکه تجربیات کلی کاربر با آن برند را دربرمیگیرد. کسبوکارها برای مدیریت شخصیت و موقعیت برند خود در بازار، هزینه و زمان زیادی را میگذارند و با استفاده از شناختهشدن لوگو و هویت بصری، سعی در ایجاد تمایز نسبت به رقبا دارند. اما آنچه که بیشتر در ذهن مشتریان باقی میماند، تصویر ذهنی از برند است که به سادگی ایجاد نمیشود و با گذر زمان تغییرات میکند.
وجود یک تصویر ذهنی قوی برند برای کسبوکارها بسیار حیاتی است. امروزه، مصرفکنندگان، بهویژه نسل Z، دیگر فقط به دلیل بهترین کیفیت یا پیشنهاد مقرون بهصرفه از یک برند خرید نمیکنند. آنها ارزشها و خصوصیاتی که یک برند نمایانگر آن است را مد نظر دارند. از این جهت، تعامل با مخاطبان مهم است اما کیفیت این تعاملات مشخص کننده تصویر ذهنی برند در نظر مشتریان است.
یک گزارش از مکنزی نشان میدهد که ۶۱ درصد افراد به نحوه واکنش یک برند به بحرانها اهمیت میدهند و این تأثیر بزرگی در حفظ رابطه با آن برند دارد. بنابراین، ایجاد یک تصویر ذهنی مثبت و قوی از برند، علاوه بر تعاملات مکرر، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
“تصویر برند: محرک تصمیمات مصرفکننده”
برند بیشتر از یک نام و لوگو است، این تعریف تصویر برند را دربرمیگیرد. تصویر برندی که یک کسبوکار از خود در ذهن مخاطبانش میسازد، ابزاری بسیار قدرتمند برای دستیابی به اهرمهای رقابت در بازار است. زمانی که یک کسبوکار تصویر مثبتی از برند خود ایجاد کرده باشد، میتواند بر عادات خرید مخاطبان هدف خود تأثیرگذار باشد. امروزه، با وجود برندهای بسیار در همه حوزهها، مصرفکنندگان تصمیمات خود را اغلب بر اساس تصویر برند میگیرند تا محصول.
تحقیقات نشان میدهد که آگاهی مصرفکنندگان از انتخابهایشان افزایش یافته و وفاداری به برند کاهش یافته است. بنابراین، تصویر برند مهمتر از همیشه است. بهعنوان مثال، گزارش Salesforce نشان میدهد که ۷۷ درصد از مشتریان پس از تجربه موفق با یک برند، آن را به دیگران پیشنهاد میکنند. بنابراین، ایجاد تصویر درست از برند میتواند یکی از اهم کانالهای بازاریابی باشد.
بازاریابی امروزه نه تنها بر تعاملات مکرر با مشتریان تأکید دارد بلکه بر تصویر برند مثبت نیز تمرکز دارد. شرکتهایی مانند اپل با تصویر برند قوی، مشتریان را بهواسطه نوآوری و ارزشهای منحصر به فرد جذب میکنند. این تصاویر برند موفق به انتقال ارزشهای کسبوکار به مصرفکنندگان شده و مؤثرترین عامل در تصمیمات خرید آنها میشوند.
“تصویر برند: افزایش وفاداری مشتریان و گسترش سهم بازار”
یکی از راههای مؤثر برای رشد هر کسبوکار، تلفیق بازاریابی با ایجاد وفاداری در مشتریان است. ایجاد تصویر برند مثبت و قوی در ذهن مشتریان، یکی از مسیرهای کلیدی برای جلب و نگهداشتن مشتریان است. بر اساس یک مطالعه انجام شده توسط Invespcro، برای جلب یک مشتری جدید، باید پنج برابر بیشتر نسبت به یک مشتری وفادار هزینه کرد. مشتریان وفادار نه تنها برند را حفظ میکنند بلکه ممکن است درآمد بیشتری نیز برای کسبوکار ایجاد کنند. ایجاد تصویری مثبت در ذهن مشتریان میتواند موجب افزایش ۴۱.۸ درصدی رغبت به خرید مجدد از برند شود.
تلفیق استراتژی بازاریابی و برندینگ میتواند نقش مهمی در افزایش سهم بازار ایفا کند. استراتژی یکپارچهای که تعامل موثر با مصرفکنندگان را فراهم میکند، به شکلی همگام با تصویر برند، کلانترین سهم بازار را به دست آورد. برای مثال، هتلهای معروف ماریوت با ارائه استراتژی بازاریابی و برندینگ یکپارچه، تجربه منحصر به فردی را برای مشتریان ارائه کردهاند. این استراتژی با توجه به نیازها و علایق مشتریان، تصویر برند مثبتی ایجاد کرده و به جامعه هدف آنها معرفی شده است.
به عنوان یک نمونه موفق دیگر، کمپانی اپل با استفاده از استراتژیهای مبتکرانه و تصویر برند قوی، توانسته در جهان کسبوکارها تأثیرگذار باشد. این تصویر برند مثبت به مشتریان اعتماد بخشیده و باعث ایجاد وفاداری در طولانیمدت شده است.”
“تصویر برند در شرکتهای بزرگ”
در لیست برندهای با ارزش جهان که توسط فوربس تهیه میشود، اپل در رتبه اول قرار دارد و تصویر برند قوی از خود در ذهن مصرفکنندگان ایجاد کرده است. اپل به دلیل نوآوری، شیکی، و خاص بودن شناخته میشود و با برقراری ارتباط عاطفی با مشتریان، وفاداری قابلتوجهی را ایجاد کرده است. این امر باعث شده که مشتریان هر سال منتظر کنفرانس اپل برای معرفی محصولات جدید باشند و حاضر باشند برای این محصولات هزینههای بیشتری را بپردازند. وجود قیمت بالاتر نسبت به رقبا مانعی برای این وفاداری نیست و نشان از این دارد که مشتریان به دلیل احساس همسویی با این برند، حاضرند هزینههای بیشتری نیز بپردازند.
شرکت کوکاکولا نیز یکی از باارزشترین برندهای جهان است که توانسته تصویر برندی قوی و ماندگار ایجاد کند. این شرکت بیشتر از هدف فروش محصول خود، بر روی فروش یک سبک زندگی تمرکز دارد. کوکاکولا تلاش میکند تا با تمرکز بر روی جنبههای مختلف سبک زندگی مخاطبان، ارتباط و هماهنگی با آنها را برقرار کند. این کمپانی از طریق ایجاد تصویری از خود که به مخاطبان یادآور لحظات شاد و خوشحالی است، توانسته در طول سالیان گذشته به عنوان یک برند پرطرفدار در بازارهای جهانی شناخته شود.”